در انجام هر عمل اختیاری،قصد و اراده نقش محوری دارد.این عنصر در اعمال حقوقی دارای اهمیت ویژهاست.به باور حقوقدانان شکلگیری اراده در ایجاد عمل حقوقی مبتنی بر سلسله اعمال روانی چند است:1.تصور؛2.تدبّر یا سنجش؛3.اشتیاق یا رضا؛4.تصمیم یا قصد. در این میان، قصد و تصمیم تأثیرگذاری مهمتری در مقایسه با سه مرحله دیگر داشته و به عنوان عنصر خلاق و سازنده عقد و قرارداد مطرح است؛ بگونهی که اگر عقدی فاقد قصد باشد باطل است.وسایل اعلام اراده در انعقاد قرارداد؛ از قبیل لفظ، کتابت، فعل، و ... همه از عنصر قصد اعتبار میگیرند و تنها زمانی مثمر اثر حقوقی واقع میشوند که حاکی از قصد انشاء درونی باشند.
قصد در لغت به مفهوم عزم،نیت و اراده است و در اصطلاح حقوقی به اراده انشایی در اعمال حقوقی اطلاق میشود که در مر حله اجرای تصمیم کاربرد دارد.
در پی تعیین نقش قصد و مبانی و شرایط آن در انعقاد قرارداد، این موضوع در دو نظام حقوقی افغانستان و ایران مورد مطالعه قرارگرفته و در مواردی به مبانی فقهی آن نیز اشارهگردیدهاست.برمبنای یافتهها،قصد تأثیر ایجادی در تشکیل قرارداد دارد بگونهی که با ورود خلل در قصد، قرارداد باطل و یا حداقل قابل فسخ است.همچنین اراده یک مفهوم مرکب است .در موارد تزاحم اراده باطنی با اراده ظاهری،اراده باطنی ترجیح مییابد اما اراده ظاهری هم بطور کامل نفی نشده است.هرچند احکام حقوقی دو نظام مزبور دارای اشتراکات فراوان است در عین حال وجود تفات در پاره احکام غیر قابل انکار است.