تاثیر تعیین مدت در عقد بیع ازمنظر حقوق ایران و افغانستان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی

چکیده

 
معمولا مفاد عقد بیع به محض انعقاد باید به جریان بیفتد ولی گاه میان انعقاد بیع و اجرای آن فاصله می افتد. عامل که سبب این فاصله ها می شود را مدت یا اجل می نامند. التزام به اجرای تعهد بیع از لحاظ زمانی از این حالات خارج نیست، الف: حال ومؤجل ب: مؤجل و موخّر ج: معلّق. تحقیق پیش رو اجل را به اعتبار منشأ آن به قراردادی، قانونی، و قضایی تقسیم نموده وبیشتر از نوع قراردادی آن که مهم ترین نوع آن است بحث خواهد نمود. حال درچگونگی ی موضع نظام حقوقی افغانستان و نظام حقوقی ایران در این مورد، باید گفت، با توجه به منابع فقه جعفری و قانون مدنی ایران که برگرفته ای از آن است، و نظام حقوقی افغانستان ، اصل پذیرش شرط اجل مورد اذعان هر دو نظام حقوقی می باشد. ولی در شرایط واحکام آن به نظر می رسد که در بسیاری از موارد مانند ماهیت حقوقی شرط اجل، و تاثیر آن بر روابط حقوقی طرفین در بعضی انواع آن، مانند مرور زمان، ضمان تلف، و.. و یا در بعضی  موارد سقوط اجل مانند فرارسیدن موعد اجل، فوت متعهد، و.، ایده ی مشترک دارند. با این حال برای اینکه هردو نظام حقوقی بر گرفته از منابع  مختلف است، در پاره ی از مسائل مانند شرط مزبور در بیع  سلم، نسیه،  ...و یا در موارد سقوط این شرط مانند انصراف متعهد و یا ورشکستگی تاجر تفاوت های وجود دارد که تحقبق حاضر تاجاییکه توانسته به این  اشتراکات و افتراقات پرداخته و آن را به طور نظام مند بیان نموده است.
 


 

کلیدواژه‌ها