وکالت یکی از مهمترین نهادی است که کابرد عملی فراوان در جوامع بشری دارد و به علت عدم مهارت کافی همه افراد، سبب شده است که شهروندان در برخی از امور از جمله در باب مخاصمات، شخصی را به عنوان وکیل جهت طرح اقامه دعوا و دفاع از آن در دادگاه انتخاب نماید. در این پژوهش به وظایف و اختیارات و شرایط وکیل دعاوی به صورت تطبیقی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان پرداخته شده است.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که در حقوق افغانستان نسبت به فقه اسلامی نسبت به وظایف، اختیارات و شرایط وکیل در دعاوی با تفصیل اشاره شده است. با وجود آن تفاوتهای میان فقه اسلامی از یکسو و حقوق افغانستان از سوی دیگر در باب اختیارات، وظایف و شرایط وکیل دعاوی مشاهده نمود. به طور مثال در فقه امامیه، شافعی، حنبلی و مالکی صرفاً اهلیت مدعی را شرط میداند و حال آنکه در فقه حنفی و حقوق افغانستان اهلیت مدعی علیه را نیز شرط میداند، چنانچه مدعی علیه فاقد اهلیت باشد، باید بر ولی و یا نماینده قانونی آن اقامه دعوا نمود. همینطور در فقه امامیه، شافعی، حنبلی، مالکی و حقوق افغانستان رضایت خوانده را در اخذ وکیل شرط ندانسته ولی در فقه حنفی رضایت آن را شرط میداند و در برخی موارد دیگر نیز میتوان چنین تفاوتی را مشاهده نمود.