حقوق بشر و رابطهی آن با محیط زیست(با تأکید بر محیط زیست در افغانستان)
چکیده
پس از برچیده شدن نظام ظاهرشاهی، سپس، اشغال افغانستان توسط شوروی و شکلگیری نظامهای ملوک الطوایفی (حاکمیت محلی مجاهدین)، سیطرهی طالبان و جنگهای بیپایان داخلی در چهار دههی اخیر، منابع طبیعی افغانستان به شدت مورد استفادهی بیرویهی افراد محلی و عوامل سودجوی پاکستانی قرار گرفته و بخش عظیمی از طبیعت و منابع بکر کشور، تخریب و بعضا رو به زوال نهاده است؛ نتیجهی سوء این سکل مخرب، آلودگی و تخریب بیش از حد محیط زیست کشور بوده است. این در حالی است که با گسترش مباحث حقوق بشر، به خصوص در سیاق حقوق بینالملل، طی قرن گذشته، این سؤال مطرح شده است که آیا بشر، حقی نسبت به محیط زیست و منابع طبیعی موجود در آن دارد یا خیر؟ به تعبیر دیگر، آیا حق بر محیط زیست، نوعی از حقوق بشر محسوب میشود یا خیر؟ فرضیهی مقالهی حاضر این است که حق بر محیط زیست با کیفیت، الزاماً، یک حق بشری مستقل محسوب میشود که بر پایهی ارزشهای متعالی و بنیادیی مهمتری مانند حق حیات، حق سلامتی و حق داشتن زندگی با معیارها و استانداردهای جهانی استوار بوده و ارتباط تنگاتنگی با پیشنیازهای تداوم حیات نسل کنونی و نسلهای آینده همانند توسعهی پایدار دارد. به طور خلاصه: «حقوق بشر و محیط زیست با یکدیگر رابطه متقابل و انکار ناپذیری دارد.» در هر صورت، این پژوهش درصدد است، با روش توصیفی ـ تحلیلی، رابطهی حقوق بشر و محیط زیست را بر مبنای دو دیدگاه انسان محور و محیط زیست محور، تبیین نموده و در نهایت به مهمترین مصادیق حق بر محیط زیست به عنوان یک حق بشری اشاره نماید.