مسئله قضا در افغانستان در دوره عبدالرحمن اندک تغیر یافت و به دستور وی محکمه عالیتری تأسیس شد، هرچند قبل از آنهم قضا و جود داشت ولی بازهم همهچیز برمیگشت به خود شاه، نهاد ستره محکمه در زمان ظاهر شاه در قانون اساسی 1343 به وجود آمد و بعدازآن در قانون اساسی سال 1355دوران سردار داود خان و سرانجام در قانون اساسی جدید در ماده 116 و 117 تبلوریافته است. صلاحیت، نوع شایستگی و اقتداری است که از طرف ستره محکمه یا ادارات ذیربط اعمال میشود. و در قالب حکومت؛ صلاحیت عبارت از جنبه خاص از حاکمیت است که خود انواعی دارد مانند؛ صلاحیت حوزوی، صلاحیت شخصی، صلاحیت موضوعی و... در ساحه اعمال صلاحیت ستره محکمه در قالب قانون و مطابق با آن ستره محکمه اعمال صلاحیت میکند و در صورت نبود دلایل قانونی قضات باید دلایلی را که با آن حکم میکند در ورقه حکم بهصورت واضح بیاورد، بهطور کل ستره محکمه در دو ساحه قضایی واداری اعمال صلاحیت میکند.در افغانستان ستره محکمه دارای ساختار مشخص و معین است که مطابق با قانون تعیین گردیده و به وظایف خویش رسیدگی مینمایند. ستره محکمه میتواند طرزالعملهای در ساحه قضایی واداری خویش وضع و تصویب نماید تا فعالیتشان بهبود یابد.